از من پرسیدی منو بیشتر دوس داری یا زندگی تو من گفتم زندگی مو . چیزی نگفتی و رفتی ولی نمیدونستی که تو خودت تموم زندگی من هستی
به تو گفتم قبل رفتنت اگ نباشی یک روز میمیرم از پا میوفتم
بتو گفتم خودمو میکشمو پر میزنم تو اسمونا بگو گفتم یا نگفتم
بگو گفتم زنده ام با نفس خیال چشمات چشاتم تنهام گذاشتن
حالا من موندمو اشکو بغض و اه و ره سپار تو بودن بگو گفتم یا نگفتم
مگه بهت نگفته بودم بی تو روزگار من تیره و تاره
حالا یادگار من بعد سفر کردن تو طناب داره
دیگه جون نداره دستام اخر قصه رسیده
عطر تو مثل نفس بود واسه این نفس بریده
بتو گفتم قبل رفتنت...............